email
save
کد خبر: ۳۳۳۹۴
۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۲
باز نشر خبر مهر سال ۱۳۹۷:

دویدن های بی وقفه یک عکاس برای رسیدن به دجله

مجید کریمیان عکاس دفاع مقدس در کتاب «فغان نیزارها» خاطره‌ای با عنوان «دویدن‌های بی‌وقفه برای رسیدن به دجله» را روایت کرده است.

به گزارش پرشین خبر؛ مجید کریمیان در سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شد. عکاسی را سال ۶۲ و در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. ابتدا در بخش بایگانی عکس مشغول به کار شد، اما به سرعت عکاسی را آموخت و به عنوان عکاس در وقایع و رخداد‌های جاری حضور یافت.

او از دزفول، بهبهان، عملیات بدر، بمب‌باران شیمیایی حلبچه و موشک‌ باران اندیمشک عکاسی کرد. پس از جنگ عکاسی را کنار گذاشت و ۵ سال به عنوان دبیر سرویس گزارش ایرنا فعالیت کرد. از سال ۷۷ به اداره عکس خبرگزاری بازگشت و تا ۳ سال ریاست آن را به عهده داشت.

«فغان نیزارها» مجموعه یادداشت‌های روزانه کریمیان در دوران جنگ است که در ۲۵۱ صفحه و به همراه ۸۰ قطعه از عکس‌های او روایت مستند و مصوری از روز‌های ۱۸ تا ۲۸ اسفندماه سال ۱۳۶۳ را ارائه می‌کند.

او در این کتاب، خاطرات خود را از زمان عزیمت به جبهه، حضور در پادگان دو کوهه، منطقه عملیاتی بدر، اعزام به خط مقدم با قایق‌های تندرو، حضور در کنار رود دجله به همراه رزمندگان، مواضع و سنگر‌های فتح شده، عکاسی از اسرای عراقی و نقل و انتقال مجروحین و شهدا به رشته تحریر در آورده است.

یکی از بخش‌های این کتاب با عنوان «دویدن‌های بی‌وقفه برای رسیدن به دجله» را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

نیم‌خیز و تک‌تک از خاکریز اطراف قرارگاه عراقی‌ها بالا رفتیم و از آن طرف خیلی سریع پایین آمدیم و به سرعت به طرف خط مقدم دویدیم. بیش از ۲۰۰ متر با خط مقدم فاصله داشتیم.

هر لحظه بر تعداد گلوله‌های کلاشینکف و اسلحه‌های سبک دیگر که از بالای سرمان عبور می‌کردند افزوده می‌شد و ما مجبور بودیم نیم‌خیز و تندتر بدویم.

هر چهار نظرمان بی‌وقفه می‌دویدیم. مسیر حرکتمان تا حدودی صاف و تقریبا بدون پستی و بلندی بود. هیچ خاکریزی و یا سنگری در مسیرمان نبود که در صورت اصابت گلوله توپ، برای در امان بودن بتوانیم به آن پناه ببریم.

برای آن که از اصابت احتمالی ترکش‌های سرگردان و گلوله‌های کلاشینکف در امان باشیم چاره را در آن دیدیم که بی‌وقفه بدویم. دویدن با دو دوربین به گردن و ساکِ وسایل بر دوش سخت و خسته‌کننده بود؛ اما باید بدون توقف می‌دویدیم تا خودمان را زنده و سالم به خاکریز خط مقدم می‌رساندیم.

چند گلوله توپ با کمی فاصله پشت سرمان اصابت کرد و منفجر شد. مجبور شدیم برای لحظه‌ای روی زمین بنشینیم و بعد از عبور ترکش‌ها دوباره به راهمان ادامه دهیم.

وقتی بلند شدیم با سرعت بیشتر دویدیم تا این که به خاکریز خط مقدم رسیدیم. هر چهار نفرمان پایین خاکریزی روز زمین نشستیم تا نفسی تازه کنیم.

دویدن های بی وقفه یک عکاس برای رسیدن به دجله

 

نویسنده کتاب: فغان نیزار‌ها برای شهدای رسانه است

نویسنده فغان نیزارها: موافق حماسه سازی و بازی با کلمات نبودم 

مصاحبه مجید کریمیان عکاس دفاع مقدس با ایرنا ۲۴

 

ارسال نظر
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
مصاحبه
آریا مسرور
سمپاشی آریا
فغان نیزارها 2
فغان نیزارها
فغان نیزارها 1
محل تبلیغ شما
سمپاشی عمودی 03
پرشین خبر
فغان نیزارها 2
فغان نیزارها
فغان نیزارها 1
محل تبلیغ شما
سمپاشی عمودی 03
پرشین خبر